گزیده متن: روحی فداکه، از وصول مراسله شیرین العباره مورخه ۱۴ جمادی الاولی، فوق تصور قلب و خاطر قرین مسرت آمد. اکنون که غره جمادی الاخری و روز خروج پستخانه مقرری دولتی است، مهر قلبی که همواره با شما همراه است محرک آمد که به اختصار جوابی مبادرت کند. پارچه کاغذی گرفته در نهایت اشتیاق با عزمی جزم مصمم نوشتن شدم، مطلب نگفته ماندم از قصه تو غصه من نگو، اینقدر هم مقتنم [مغتنم] باید شمرد. آن نشیب و فرازی که شما با آن همه ملح و ملاحت نگاشته بودید ورود و خروج پستخانه با این خنکی و بی نمکی را لازم داشت که جواب ده او تواند شد تا معلوم و مشهود افتد (که هر یِردّه صاحب کمال وار). از نورچشمی لاک خواسته...
Copyright © 2012-14 President and Fellows of Harvard College. All rights reserved.